صفر تا صد اینستاگرام

اینستاگرام در حال حاضر به عنوان یکی از محبوب‌ترین شبکه‌های اجتماعی موجود به حساب می‌آید و کاربران زیادی را جذب خودش کرده است. درجه محبوبیت این شبکه اجتماعی به حدی بوده که اپلیکیشن آن تقریبا در تمامی تلفن‌های هوشمند به صورت نصب شده یافت می‌شود.
اینستاگرام از زمان معرفی تا امروز، پیشرفت فراوانی داشته و هر بار به طور منظم با دریافت آپدیت‌های مختلف، قابلیت‌های جدیدی را به کاربران ارایه می‌کند. همین موضوع، شناخت کامل اینستاگرام و همه توانایی‌هایش را دشوارتر از قبل کرده و باعث شده تا کاربر با اصطلاحات ناآشنایی در محیط این شبکه اجتماعی مواجه شود. از این رو تصمیم داریم در این مطلب به طور جامع شما را با تمامی اصطلاحات اینستاگرام آشنا کنیم تا دیگر هیچ موردی درباره این اپ برایتان ناشناخته نباشد. همراه ما باشید.

» اینستاگرام چگونه به‌وجود آمد؟

پاسخ‌دهنده: کوین سیستروم؛ بنیان‌گذار و مدیرعامل اینستاگرام

اول باید بگویم، ما هیچ‌وقت انتظار واکنش غافل‌گیرکننده‌ای که دیدیم را نداشتیم. ما در عرض چند ساعت از تعداد کاربرهایی که اندازه‌ی انگشت‌های دست هم نمی‌شد، تبدیل شدیم به اپلیکیشن رتبه‌ی اول عکاسی! اما همان‌طور که مایک می‌گوید: "اینستاگرام، اپلیکیشنی است که ساختنش فقط ۸ هفته طول کشید اما نتیجه‌ی بیش از یک سال کار بود."
داستان از زمانی شروع می‌شود که من در شرکت Nextstop کار می‌کردم. در بخش بازاریابی بودم، اما شب‌ها روی ایده‌های ساده‌ای کار می‌کردم که کمک می‌کرد برنامه‌نویسی یاد بگیرم. (من هیچ مدرک یا تجربه‌ی برنامه‌نویسی نداشتم.) یکی از این ایده‌ها ترکیب قابلیت‌های Foursquare و بازی Mafia Wars بود و به نظرم رسید می‌توانم یک نمونه‌ی اولیه از ایده را با HTML5 بسازم و به دوستانم نشان بدهم. من آخر هفته‌ها وقت می‌گذاشتم که نمونه‌ی اولیه را برای دوستانم بهبود بدهم. مدتی بعد در یک مهمانی با چند نفر از یک شرکت سرمایه‌گذاری جسورانه (VC) آشنا شدم و نمونه‌ی اولیه را به آنان نشان دادم و تصمیم گرفتیم که یک جلسه با هم بذاریم و بیشتر در موردش صحبت کنیم. بعد از اولین جلسه‌ تصمیم گرفتم ریسک کنم و از شغلم استعفاء بدهم و ببینم می‌توانم یک شرکت تأسیس کنم یا نه. دو هفته بعد، ۵۰۰ هزار دلار سرمایه از همان شرکت VC گرفتم و یک تیم برای این کار پیدا کردم.
من و مایک کریگر (Mike Krieger) با هم صحبت کردیم و مایک از ایده خوشش آمد. وقتی وارد تیم شد، یک قدم رو به عقب برداشتیم و دوباره روی محصول کار کردیم و نتیجه کار اپلیکیشن تحت وب تر و تمیز بود که می شد باهاش تو مکان‌های مختلف، Check-in کرد، برای گشت‌ و گذار با دوست‌ها امتیاز گرفت، عکس منتشر کرد و ....
تصمیم گرفتیم اگر قرار هست یک شرکت باشیم، تمرکزمان روی یک چیز خیلی خوب باشد. ما عکس‌هایی که با موبایل گرفته می‌شد را فرصت خوبی برای امتحان کردن ایده‌های جدید می‌دیدیم. برای همین یک هفته وقت گذاشتیم تا یک نمونه از نسخه‌ای که فقط روی عکس تمرکز داشت، بسازیم. نتیجه، خیلی افتضاح بود برای همین برگشتیم تا اپلیکیشن‌های اختصاصی موبایل درست کنیم. ما نسخه‌ی کامل سرویس را برای iPhone ساختیم و همه‌ی قابلیت‌ها به جز عکس‌ها و نظرها را حذف کردیم. چیزی که باقی ماند، اینستاگرام بود.
۸ هفته بعد اپلیکیشن را به دوستانمان نشان دادیم تا ایرادات کار مشخص شود و… بعد متوجه شدیم که آماده‌ی ارائه‌ است.